به گزارش سینماپرس، داستان احوال اسناد تاریخی در ایران، داستانی است پر آب چَشم. در چندماه گذشته نمونههای متعددی از نابودی اسناد کشور در رسانهها منتشر شده است؛ از تأثیری که سیل ابتدای سال بر ساختمانهای اجرایی کشور و اسناد آنها گذاشت، تا آتش گرفتن وصیتنامه مصدق در میدان حسنآباد و این اواخر هم خبر آبگرفتگی طبقهای از آرشیو ملی. خطر نابودی برای اسناد کشور تا زمانی که اکثر دستگاهها خود را هنوز مکلف به انتقال اسنادشان به آرشیو ملی نمیدانند و برخی دیگر به دلایل مختلف، اسناد را ارث موروثی خود دانسته و در گنجهها و فضای نامناسب و غیر استاندارد نگهداری میکنند، همیشگی خواهد بود.
شاید در میان اخباری که طی حدود یکسال گذشته در این رابطه منتشر شد، خبر آبگرفتگی بخشی از آرشیو ملی نگرانیها را بیشتر و این دغدغه را مطرح کرد که وقتی برای ساختمان آرشیو ملی- که قاعدتاً تنها برای این منظور هم راهاندازی و طراحی شده- این اتفاق رخ میدهد، وضعیت اسناد در دیگر ساختمانهای کشور به چه صورت است؟ دغدغه و نگرانیای که در چند وقت اخیر گاه با خبرهای ضد و نقیض مبنی بر آبگرفتگی بخشی از اسناد مشروطه، نخست وزیری و غیره پررنگتر هم شد. حالا بعد از حدود سه ماه از این ماجرا، با علی زرافشان، معاون اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی به گفتوگو پرداختیم. از او درباره تمهیدات اندیشیده شده برای جلوگیری از این حوادث و چرایی رخ ندادن آن در سالهای گذشته با وجود بارندگیهای به مراتب بیشتر، به گفتوگو پرداختیم. متن این گفتوگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: آقای زرافشان، انتشار خبری مبنی بر آبگرفتگی بخشی از ساختمان آرشیو ملی نگرانیهایی را برای دوستداران میراث فرهنگی کشور مبنی بر تکرار آن پدید آورد. سازمان اسناد کشور برای پیشگیری از تکرار مجدد این حادثه چه تدابیری را در نظر گرفته است؟
در برخی از مطالبی که در این رابطه منتشر شده، اعلام کردند که تمامی طبقات منفی ساختمان آرشیو ملی دچار آبگرفتگی شده است. در این رابطه باید ابتدا این توضیح را بدهم که ما در ساختمان آرشیو ملی پنج طبقه منفی داریم که منفی یک به بخش اداری، مرمت و ضد عفونی اسناد اختصاص دارد. طبقات منفی دو، سه و چهار بالای سطح زمین قرار دارند که اصل آرشیو در آنجا نگهداری میشود. طبقه منفی پنج در واقع طبقه پیش آرشیو ماست. اسنادی که بعد از تفکیک ارزش ملی دارند، به طبقات بالاتر منتقل میشوند و اگر در منفی پنج نگهداری میشوند، در طبقات هستند.
محل آرشیو ملی، محل مناسبی نبوده، به همین دلیل از همان ابتدا تمهیداتی اندیشیدهاند که در زمان آبگرفتگی چه کنند. دور تا دور ساختمان کانال زهکشی است که آب در آنجا جریان مییابد و سپس از سمت ضلع جنوب شرقی از طریق چاههایی که پیشبینی شده و پمپها به بیرون ساختمان منتقل میشود. این ساختمان علاوه بر اینکه بر روی آب قرار دارد، در کنارش نیز نهر آبی قرار دارد. بعد از بارندگی مقداری آب وارد ساختمان شد.
*تسنیم: چرا این اتفاق در سالهای قبل که بارندگی گاه به مراتب بیشتر از امسال بود، اتفاق نیفتاد؟
بعد از این ماجرا ما با شهرداری جلساتی برگزار کردیم. حناچی، شهردار تهران، نیز دستور بررسی داده که چرا در سالهای قبل با وجود بارندگیها، آب وارد ساختمان آرشیو ملی نمیشده اما امسال این اتفاق افتاده است؟ بررسیهایی در این رابطه انجام شد، در نقشههای ساخت این ساختمان پیشبینی شده که زهکش ما با یک کانال به زهکش مترو در میدان کاظمی وصل شود. این یکی از گزینههایی است که الان در دست بررسی است.
جلساتی را با دیگر اعضای شورای شهر نیز داشتیم و آنها نیز پیشنهاداتی مبنی بر اینکه این آب، به فضای سبزی که قرار است در نزدیکی ساختمان آرشیو ملی راهاندازی شود، برای آبیاری منتقل شده و از این طریق از میزان حجم آب کاسته شود. این تغییراتی که امسال شاهد آن بودیم، به احتمال زیاد به دلیل کانال جدیدی است که در شمال ساختمان آرشیو ملی احداث شده و سر ریز آن آب وارد ساختمان آرشیو شده است. کارشناسان شهرداری نیز این موضوع را بررسی کردهاند، اما هنوز گزارش نهایی به دست ما نرسیده است.
در روزهای پس از این اتفاق شایعاتی مبنی بر آبگرفتگی اسناد مربوط به نهضت جنگل یا مشروطه در سایتها منتشر شد. این شایعهای بود که یکی از فروشندگان سند مطرح کرده است. جالب اینجاست که در همانجا اعلام میکند که این اسناد الان در دست من است و بعد از اینکه من اسناد را تحویل گرفتم، طبقه منفی پنج دچار آبگرفتگی شد. همچنین اعلام کرده که تعدادی از اسناد نخستوزیری، اهدایی و غیره نیز دچار آبگرفتگی شده است. متأسفانه یک فرد غیر مطلع در این زمینه اظهار نظر کرده است؛ در حالی که اسناد اهدایی ما در مخزن ویژه منفی سه نگهداری میشود. میزان آب آنقدر نبوده که به طبقات و اسناد آسیب وارد کند. طبقات آرشیو ملی بیش از ۱۰ سانتیمتر از سطح زمین فاصله دارد. پایینترین طبقه که به زمین نزدیک بوده، دچار آبگرفتگی نشده است. با توجه به سوابق مطالعاتی مهندسانی که برای زمینشناسی و تعیین محل برای ساخت آمده بودند، بر مبنای همان گزارشها پیگیری میکنیم. پیشبینی بر این است که تدابیر اتخاذ شده برای میزان معینی از آب پاسخگوست، اما اگر این میزان افزایش یابد، باید کانال انتقال آب ساخته شود.
*تسنیم: اسناد در طبقه منفی پنج تفکیک میشوند؟
خیر، اسنادی که به سازمان منتقل میشوند، در خود دستگاهها تفکیک میشوند؛ به این معنی که اسناد امحایی در خود دستگاهها مشخص میشود و از همانجا برای خمیر شدن با مجوز شورای اسناد به کارخانه منتقل میشود. شورای اسناد برای بخشی از اسناد جدول زمانی مشخصی دارد، مثلاً اگر حکم مرخصی هست، تا دو سال پس از انجام مرخصی قابل امحاست. ما جدول زمانی داریم که به همه دستگاهها ابلاغ شده و دستگاهها بر مبنای آن به ما گزارش میدهند که این اسناد اوراق امحایی است و با نظارت شما قرار است امحا شود. کارشناسان نیز بعد از بررسی، دستور امحای آن را صادر میکنند. برخی از دستگاهها مانند دادگستری نیز پروندههای غیر ضروری خود را که امحایی است به ما تحویل دادند، این پروندهها از نظر دستگاه امحایی است، اما ما مجدداً آن را بررسی میکنیم. مانند پروندههای منازعات بین افراد که پروندهشان مختومه شده و چون قبلاً اسکن شده، به ما تحویل میدهند و ما مجدداً تفکیک میکنیم. اگر در این اسناد، اسنادی مربوط به مسائل ملی مانند رویدادهای تاریخی یا شخصیتهای ملی باشد، نگهداری میکنیم؛ وگرنه اکثر این اسناد امحایی است.
اسنادی که واجد ارزش است هیچگاه روی زمین قرار داده نمیشود. بخشی از این اسنادی را که در طبقه منفی پنج و منفی چهار بود، به کتابخانه ملی منتقل کردیم تا قفسههای ثابت این بخشها را به قفسههای ریلی تبدیل کنیم تا فضای بیشتری برای نگهداری اسناد ایجاد شود. در چهار طبقه بیش از ۱۵ هزار متر مربع فضا برای نگهداری اسناد داریم که اگر این فقسهها ثابت باشد، این فضا یکسوم کاهش مییابد و حدود ۱۰ هزار متر مربع میشود ولی اگر ریلی شود، فضای بیشتری در اختیار ما میگذارد. با نصب این قفسهها، اسناد از کتابخانه ملی به ساختمان آرشیو ملی منتقل خواهد شد.
فرقی است بین اوراق امحایی و اسناد. درست است که ما پنج طبقه زیر زمین هستیم، به غیر از طبقه منفی ۵، چهار طبقه دیگر به هیچ وجه ارتباطی با آب ندارند؛ به همین دلیل هیچ طبقهای کفشور هم ندارد. در این طبقات لولهکشی آب، کفشور و راهی برای نفوذ آب هم وجود ندارد؛ به همین دلیل فضای امنی که انتظار میرود آرشیو ملی داشته باشد، وجود دارد. ما پیشرفتهترین فناوری را در اطفای حریق در نیمه ابتدایی سال نصب کردهایم. اما اینجا در هنگام ساخت، در سالهای ۷۹-۸۰ نسبت به انتخاب زمین دقت لازم صورت نگرفته است.
از سوی دیگر، ساختمان آرشیو ملی به راحتی قابل جابجایی نیست. ۱۵ هزار متر مربع فضای آرشیوی به این راحتی قابل تأمین در دیگر ساختمانها نیست. اینجا از ابتدا برای این موضوع ساخته شده، اما زمین مناسب انتخاب نشده است. اگر این بارندگیها تداوم داشته باشد و میزان حجم ورودی آب بیش از ظرفیت پمپ باشد، ممکن است وارد مجموعه شود؛ البته اخیراً یک پمپ دیگر نیز اضافه کردیم. در مجموع اقدامی که انجام شده با همکاری شهرداری برای خروج آب، نگرانیها رفع خواهد شد.
*تسنیم: وقتی در جایی مثل آرشیو ملی این اتفاق رخ میدهد و اسناد در معرض آسیب قرار میگیرند، این نگرانی ایجاد میشود که وضعیت دیگر اسناد کشور که در ساختمانهای به مراتب غیر استانداردتر نگهداری میشود، چه آیندهای خواهند داشت؟
اینگونه اتفاقات ممکن است در تمام آرشیوهای دنیا رخ دهد. بنا بر گزارش شورای جهانی آرشیو، ۸۵ درصد مکانهای آرشیوی در دنیا برای آرشیو اسناد ساخته نشدهاند؛ معمولاً ساختمانهایی بودهاند که کاربری دیگری داشتهاند و حالا برای نگهداری اسناد مورد استفاده قرار میگیرند؛ بنابراین همیشه در معرض چنین خطراتی هستند.
نگرانی ما در رابطه با بایگانی راکد دستگاههاست که ممکن است شرایط نگهداری مناسبی نداشته باشند. حدود یکسال و نیم قبل بایگانی یکی از دستگاهها در خیابان ولیعصر دچار حریق شد و از بین رفت؛ به همین دلیل همیشه از مدیریت اسناد دستگاهها طبق قانون اسناد، درخواست کردهایم تا اسناد راکد را به سازمان اسناد منتقل کنند. اگر اجازه دسترسی به این اسناد به ما داده شود، آنها را تفکیک میکنیم و بعد از آن، اسناد امحایی را امحا و آن دسته از اسنادی را که به جهت ملی ارزشمند هستند، نگهداری میکنیم. نکته مهم این است که عموماً شرایط نگهداری اسناد در این دستگاهها وجود ندارد، به همین دلیل بسیاری از این اسناد دچار آسیب میشوند. وقتی هم این دسته از اسناد به سازمان منتقل میشوند، ما باید کلی هزینه مرمت، آفتزدایی و ضد عفونی کردن آنها بکنیم.
*تسنیم: به نظر میرسد که بخش قابل توجهی از اسناد کشور در معرض آسیب است.
بله متأسفانه. در سیلی که سال گذشته استانهایی مانند خوزستان و لرستان را در برگرفت و ساختمانهای بزرگ دستگاههای اجرایی کشور هم از آن در امان نبودهاند، بسیاری از اسناد از بین رفتهاند. در شورای جهانی آرشیو برای این رویدادها پیشبینیهایی صورت گرفته و حتی حمایتهای مالی در نظر گرفته شده تا از آسیب جلوگیری کنند. حتی امسال پیشبینی کردند که اگر آرشیوها در معرض خطرات انسانی و طبیعی قرار بگیرند، بتوانند اسنادشان را در محیطهای امنی به امانت قرار دهند و با برطرف شدن این خطرها، اسناد نیز منتقل شوند. این موضوع برای شرایطی مانند استرالیا که چندی پیش در معرض آتشسوزی بود، صدق میکند.
با توجه به این موضوعات، زمینی را در پردیس به منظور ساخت ساختمانی برای نگهداری بایگانی راکد ملی کشور در نظر گرفتهایم. این موضوع با وجود اهمیتی که دارد، ۵۰ سال است که روی زمین باقی مانده بود. فضایی که در آرشیو ملی وجود دارد، تنها برای نگهداری اسناد ملی کفایت میکند. به همین دلیل با صحبتهایی که با رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی صورت گرفت، با موافقت استانداری تهران، در دو سال آینده ساخت آن آغاز میشود. اگر این بایگانی راکد راهاندازی شود، دیگر هیچ دستگاهی ضرورت ندارد که در مرکز تهران یا دیگر استانها اسناد راکدشان را نگهداری کنند.
ارسال نظر